یا زمانی که صرفاً به کسی استهزا میکنیم یا به کسی سرپیچی میکنیم، بدون هیچ قصدی. حمله واقعی با دندان هایمان 289 انزجار. بیان احساسات، صفحه 258. انزجار شدید با حرکات دور دهان مشابه حرکات آماده کننده عمل استفراغ بیان می شود. دهان به طور گسترده باز می شود، لب بالایی به شدت جمع می شود، که دو طرف بینی را چین و چروک قبلی می کند.
و لب پایینی تا حد امکان بیرون زده و برآمده است. این حرکت اخیر مستلزم انقباض ماهیچه هایی است که گوشه های دهان را به سمت پایین می کشند. قابل توجه است که چگونه به آسانی و فوری استفراغ یا استفراغ واقعی در برخی افراد صرفاً با تصور صرف غذای غیرعادی مانند حیوانی که معمولاً خورده نمی شود، ایجاد می شود. اگرچه چیزی در چنین غذایی وجود ندارد که معده آن صوتی را پس بزند.
هنگامی که استفراغ، به عنوان یک عمل بازتابی، ناشی از یک علت واقعی است - مانند غذای خیلی غنی، یا گوشت آلوده، یا استفراغ - بلافاصله ایجاد نمی شود، بلکه معمولاً پس از یک فاصله زمانی قابل توجه است. بنابراین، برای توضیح اینکه استفراغ یا استفراغ به سرعت و به راحتی توسط یک ایده برانگیخته می شود، این ظن ایجاد می شود که اجداد ما قبلاً باید این قدرت را داشته باشند (مانند آنچه در نشخوارکنندگان و برخی حیوانات دیگر وجود دارد) داوطلبانه غذایی را که با آنها مخالف است رد کنند. ، یا که فکر می کردند با آنها مخالف پاسور است.
و اکنون، اگرچه این قدرت از بین رفته است، اما تا آنجا که به اراده مربوط می شود، به زور عادتی که قبلاً به خوبی تثبیت شده بود، به عمل غیرارادی فراخوانده می شود، هر گاه ذهن از این ایده که در هر نوع کاری شریک شده است طغیان کند. غذا یا هر چیز منزجر کننده ای این سوء ظن از این واقعیت پشتیبانی میشود که آقای ساتون به من اطمینان میدهد که میمونهای باغهای زئولوژیکال اغلب در حالی که در سلامت کامل هستند استفراغ زندگی میکنند.
که به نظر میرسد این عمل داوطلبانه بوده است. ما می توانیم آن را همانطور که انسان قادر است ببینیم290 از طریق زبان به فرزندان و دیگران اطلاع دهد که از انواع غذاهایی که باید اجتناب شود، فرصت کمی برای استفاده از توانایی طرد داوطلبانه خواهد داشت. به طوری که این قدرت در اثر عدم استفاده از بین می رود. شانه ها بالا انداختن. بیان احساسات، صفحه 271. اکنون ممکن است کل بپرسیم که چرا مردان در تمام نقاط جهان، وقتی احساس میکنند - خواه نخواهند این احساس را نشان دهند - نمیتوانند یا نمیخواهند کاری را انجام دهند.
یا اگر کاری توسط دیگری انجام شود، مقاومت نخواهند کرد، شانههای خود را بالا میاندازند. در عین حال اغلب در آرنج خود خم می شوند، کف دستان خود را با انگشتان دراز نشان می دهند، اغلب سر خود را کمی به یک طرف پرتاب می کنند، ابروهای خود را بالا می برند و دهان خود را باز می کنند. این حالات ذهنی یا به سادگی منفعل هستند یا عزم خود را برای عمل نکردن نشان می دهند. هیچ یک از حرکات فوق کمترین خدمت را ندارند. من نمی توانم شک کنم که توضیح در اصل ضدیت ناخودآگاه نهفته است. به نظر میرسد که این اصل در اینجا به روشنی وارد عمل میشود که در مورد سگی که وقتی احساس وحشی میکند، خود را در موقعیت مناسب برای حمله و ترسناک جلوه دادن خود در برابر دشمن قرار میدهد. اما، به محض اینکه احساس محبت کند، تمام بدن خود را در یک نگرش کاملاً متضاد می اندازد، اگرچه این هیچ فایده مستقیمی برای او ندارد. * * * * * ببینیم مرد غضبناکی که کینه توز است و تسلیم جراحتی نمی شود، سرش را صاف نگه می دارد، شانه هایش را مربع می کند و سینه اش را باز می کند. او اغلب مشت های خود را به هم می بندد و یک یا هر دو بازو را در موقعیت مناسب برای حمله یا دفاع قرار می دهد و ماهیچه های اندام خود را سفت می کند. اخم می کند - یعنی جمع می شود و ابروهایش را پایین می آورد - و با مصمم بودن دهانش را می بندد.291 اعمال و رفتار یک مرد درمانده، از هر یک از این جهات، دقیقاً برعکس است. خجالت زدگی. بیان احساسات، صفحه 310. سرخ شدن عجیبترین و انسانیترین حالت در بین تمام عبارات است. میمون ها از شور و اشتیاق سرخ می شوند، اما به شواهد زیادی نیاز است تا باور کنیم هر حیوانی می تواند سرخ شود. قرمز شدن صورت در اثر سرخ شدن به دلیل شل شدن پوسته های عضلانی شریان های کوچک است که به وسیله آن مویرگ ها پر از خون می شوند. و این بستگی به مرکز وازوموتور مناسبی دارد که تحت تأثیر قرار گرفته است.
و لب پایینی تا حد امکان بیرون زده و برآمده است. این حرکت اخیر مستلزم انقباض ماهیچه هایی است که گوشه های دهان را به سمت پایین می کشند. قابل توجه است که چگونه به آسانی و فوری استفراغ یا استفراغ واقعی در برخی افراد صرفاً با تصور صرف غذای غیرعادی مانند حیوانی که معمولاً خورده نمی شود، ایجاد می شود. اگرچه چیزی در چنین غذایی وجود ندارد که معده آن صوتی را پس بزند.
هنگامی که استفراغ، به عنوان یک عمل بازتابی، ناشی از یک علت واقعی است - مانند غذای خیلی غنی، یا گوشت آلوده، یا استفراغ - بلافاصله ایجاد نمی شود، بلکه معمولاً پس از یک فاصله زمانی قابل توجه است. بنابراین، برای توضیح اینکه استفراغ یا استفراغ به سرعت و به راحتی توسط یک ایده برانگیخته می شود، این ظن ایجاد می شود که اجداد ما قبلاً باید این قدرت را داشته باشند (مانند آنچه در نشخوارکنندگان و برخی حیوانات دیگر وجود دارد) داوطلبانه غذایی را که با آنها مخالف است رد کنند. ، یا که فکر می کردند با آنها مخالف پاسور است.
و اکنون، اگرچه این قدرت از بین رفته است، اما تا آنجا که به اراده مربوط می شود، به زور عادتی که قبلاً به خوبی تثبیت شده بود، به عمل غیرارادی فراخوانده می شود، هر گاه ذهن از این ایده که در هر نوع کاری شریک شده است طغیان کند. غذا یا هر چیز منزجر کننده ای این سوء ظن از این واقعیت پشتیبانی میشود که آقای ساتون به من اطمینان میدهد که میمونهای باغهای زئولوژیکال اغلب در حالی که در سلامت کامل هستند استفراغ زندگی میکنند.
که به نظر میرسد این عمل داوطلبانه بوده است. ما می توانیم آن را همانطور که انسان قادر است ببینیم290 از طریق زبان به فرزندان و دیگران اطلاع دهد که از انواع غذاهایی که باید اجتناب شود، فرصت کمی برای استفاده از توانایی طرد داوطلبانه خواهد داشت. به طوری که این قدرت در اثر عدم استفاده از بین می رود. شانه ها بالا انداختن. بیان احساسات، صفحه 271. اکنون ممکن است کل بپرسیم که چرا مردان در تمام نقاط جهان، وقتی احساس میکنند - خواه نخواهند این احساس را نشان دهند - نمیتوانند یا نمیخواهند کاری را انجام دهند.
یا اگر کاری توسط دیگری انجام شود، مقاومت نخواهند کرد، شانههای خود را بالا میاندازند. در عین حال اغلب در آرنج خود خم می شوند، کف دستان خود را با انگشتان دراز نشان می دهند، اغلب سر خود را کمی به یک طرف پرتاب می کنند، ابروهای خود را بالا می برند و دهان خود را باز می کنند. این حالات ذهنی یا به سادگی منفعل هستند یا عزم خود را برای عمل نکردن نشان می دهند. هیچ یک از حرکات فوق کمترین خدمت را ندارند. من نمی توانم شک کنم که توضیح در اصل ضدیت ناخودآگاه نهفته است. به نظر میرسد که این اصل در اینجا به روشنی وارد عمل میشود که در مورد سگی که وقتی احساس وحشی میکند، خود را در موقعیت مناسب برای حمله و ترسناک جلوه دادن خود در برابر دشمن قرار میدهد. اما، به محض اینکه احساس محبت کند، تمام بدن خود را در یک نگرش کاملاً متضاد می اندازد، اگرچه این هیچ فایده مستقیمی برای او ندارد. * * * * * ببینیم مرد غضبناکی که کینه توز است و تسلیم جراحتی نمی شود، سرش را صاف نگه می دارد، شانه هایش را مربع می کند و سینه اش را باز می کند. او اغلب مشت های خود را به هم می بندد و یک یا هر دو بازو را در موقعیت مناسب برای حمله یا دفاع قرار می دهد و ماهیچه های اندام خود را سفت می کند. اخم می کند - یعنی جمع می شود و ابروهایش را پایین می آورد - و با مصمم بودن دهانش را می بندد.291 اعمال و رفتار یک مرد درمانده، از هر یک از این جهات، دقیقاً برعکس است. خجالت زدگی. بیان احساسات، صفحه 310. سرخ شدن عجیبترین و انسانیترین حالت در بین تمام عبارات است. میمون ها از شور و اشتیاق سرخ می شوند، اما به شواهد زیادی نیاز است تا باور کنیم هر حیوانی می تواند سرخ شود. قرمز شدن صورت در اثر سرخ شدن به دلیل شل شدن پوسته های عضلانی شریان های کوچک است که به وسیله آن مویرگ ها پر از خون می شوند. و این بستگی به مرکز وازوموتور مناسبی دارد که تحت تأثیر قرار گرفته است.
- سه شنبه ۲۳ مرداد ۰۳ ۲۳:۲۱
- ۱۲ بازديد
- ۰ ۰
- ۰ نظر